«جایگاه پژوهش در قرآن کریم»

قسمت سوم:

اخلاق علمی  در اسلام[[1]]

اخلاق علمی (آداب تحقیق و پژوهش)، مجموعه‌ای از آداب و اصول اخلاقی است که باید تمام اعضاء یک جامعه علمی در فرآیند استفاده، تولید و نشر دانش رعایت نمایند.

برای رعایت اخلاق علمی باید دید چه کسانی در فرآیند تولید علم دخالت دارند و چه کسانی از این فرآیند بهره‌مند می‌شوند. به این ترتیب پژوهشگر موظف است حقوق همه این گروهها را رعایت کند. در یک تقسیم‌بندی کاملاً کلی هفت گروه اصلی در این فرآیند مشارکت دارند و از آثار آن بهره‌مند می‌شوند. این گروهها عبارتند از: جامعه مورد مطالعه، پدیدآورندگان آثار مورد استناد، خوانندگان آثار علمی، پژوهشگران همکار، رسانه‌های متولی نشر علمی، پژوهشگران فردا، و سازمان‌های حامی پژوهش. پژوهشگر موظف است حقوق همه این گروهها را به درستی بشناسد و به این حقوق احترام بگذارد.[[2]]

شکی نیست که تحقیق و پژوهش علمی در قرآن و اسلام اهمیت بسیار فراوانی دارد. پرواضح است که افکار، اندیشه‌ها و آثار محققان و پژوهشگرن هر جامعه زیر ساخت‌های علمی آن جامعه را تشکیل داده، بناهای علمی و نتایج عملی و تجربی فراوانی به همراه دارد. از این رو، اگر محققان و پژوهشگران ارزش‌های خوب و پسندیده اخلاقی را با مسائل پژوهشی خود همراه کنند؛ زیر ساخت‌های علمی جامعه اثرات و نتایج مثبت و همیشگی خواهند داشت و اگر خدای ناکرده با امور غیر ارزشی و غیر اخلاقی همراه شوند؛ نتایج منفی و ناپسند به دنبال خواهند داشت؛ به همین جهت در این یادداشت به برخی از آموزه‌های اخلاقی اسلام درباره پژوهش اشاره می‌شود. 

1.     انگیزه الهی

 نخستین مساله‌ی قابل توجه برای پژوهشگران، خلوص نیت و انگیزه است که تحقیق و پژوهش را برای جلب رضای خداوند و تقرب به درگاه او انجام دهند. زیرا می‌دانیم که بر اساس نظام اخلاقی اسلام، نیت و انگیزه، به اندازه عمل و بلکه بیشتر از آن اهمیت دارد و به همین دلیل پیامبر اکرم(ص) فرمود: «نیة المؤمن خیر م عمله؛ نیت مومن بهتر از عمل اوست».[[3]] و در جای دیگر فرمود: «ارزش اعمال بستگی به نیت‌ها دارد و بهره هر کس از عملش مطابق نیت اوست، کسی که به خاطر خدا و پیامبر هجرت کند هجرت به سوی خدا و پیامبر کرده است و کسی که به خاطر رسیدن به مال دنیا یا به دست آوردن همسری هجرت کند بهره‌اش همان چیزی است که به سوی آن هجرت کرده است».[[4]] ماهیت هر عملی با توجه به نیتی که فرد در انجام آن داشته مشخص می‌شود، زیرا اعمال ما، تنها جنبه ظاهری و دنیوی ندارند بلکه متشکل از ظاهر و باطن هستند، به همین جهت، برای ارزش‌گذاری کاری، تنها ظاهرِ خوب کفایت نمی‌کند بلکه باید باطن آن کار و شخص انجام دهنده آن نیز خوب و پسندیده باشد. به بیان روشن‌تر در دیدگاه اسلام تنها عملی ماندگار و ابدی خواهد شد که با انگیزه الهی و پیروی از او انجام شود. لذا برای اینکه تحقیق و پژوهش ما حقیقتا ارزشمند گردد و ما را به سعادت و کمال حقیقی رهنمون سازد، نیازمند همراهی با انگیزه الهی و اخلاص در عمل است. همچنین اگر قصد و نیت الهی و اخروی همراه تحقیق و پژوهش باشد، اجر و پاداش آن، مضاعف خواهد شد. امام علی(ع) فرمود: «عطایای الهی به اندازه نیت انسان است».[[5]]

ذکر این نکته ضروری است که اگر تحقیق و پژوهش به انگیزه دیگری مانند انگیزه‌های ثروت، قدرت و مانند آن صورت پذیرد هر چند ممکن است مدتی دنیای ما و دیگران را آباد کند، اما چون در راستای زندگی حقیقی ما نیست فاقد ارزش حقیقی همه جانبه خواهد بود و سود معنوی برای پژوهشگر نخواهد داشت.

2.      توکل

از آموزه‌های اخلاقی اسلام، فضیلت توکل است که بر محققین و پژوهشگران شایسته و بایسته است در همه امور زندگی خود از جمله در تحقیقات و پژوهش‌های علمی، بر خدا توکل کنند. توکّل از مادّه وکالت و به معناى سپردن کارها به خدا و اعتماد به لطف اوست. پرواضح است که توکل به معناى دست کشیدن از تلاش و کوشش نیست بلکه انسان تا آنجا که در توان دارد باید تلاش کند و منزلگاه‌ها را یکى بعد از دیگرى با تمام توان بپیماید، امّا آنچه از توان او بیرون است به خدا واگذارد و از الطاف جلیّه و خفیّه او مدد بطلبد. امام علی(ع) فرمود: «کسى که بر خدا توکّل کند مشکلات در برابر او خاضع، و اسباب براى او سهل و آسان مى‏گردد».[[6]]  و نیز فرمود: «کسى که توکّل بر خدا کند شبهات براى او روشن مى‏شود».[[7]]

3.     احترام به پژوهشگران سابق

پژوهش‌های نو و جدید ـ در حقیقت ـ نتیجه و محصول زحمات و پژوهش‌های پیشینان و دانشمندان گذشته است. پژوهشگران و محققان در هر دوره‌ای با بهره‌گیری از یافته‌ها و پژوهش‌های محققان گذشته می‌کوشند تا کاروان علم و دانش و اندیشه را پیش ببرند و افق‌های جدیدتری به روی خود و بشریت بگشایند. به همین جهت بر هر محقق و پژوهشگر شایسته و بایسته اخلاقی است که از دانشمندان و علمای گذشته به نیکی یاد کرده و زحمات و تلاش‌های آنها را فراموش نکند و به تعبیر دیگر مراتب اساتید را مراعات نماید؛ زیرا دانشمندان و محققان اسبق، اساتیدِ پژوهشگران سابق بودند و پژوهشگران سابق نیز اساتید و راهنمایانِ اندیشوران امروز . پیامبر اکرم(ص) فرمود: «هرکس عالم و دانشمندی را گرامی بدارد مرا گرامی داشته و هر کس مرا گرامی بدارد خدا را گرامی داشته است...».[[8]]  

4.     شهامت و شجاعت در پژوهش

محقق و پژوهشگر باید در انجام پژوهش و تحقیقات علمی با شهامت و شجاعت قدم برداشته و نباید به دلیل ترس از ناتوانی یا ترس از مشکلات احتمالی یا امکانات کم و .... از انجام کارهای بزرگ خودداری کند. این مساله تا جایی مهم و اساسی است که از مشورت با شخص ترسو نهی شده است. امام علی(ع) فرمود: «هرگز با انسان ترسو مشورت نکن چرا که تو را از کارهاى مهم باز مى‏دارد، و موضوعات کوچک را در نظر تو بزرگ جلوه مى‏دهد».[[9]]  از طرفی دیگر پژوهشگر باید شجاعانه دنبال حق و حقیقت باشد و بعد از رسیدن به نتیجه ـ به خاطر اینکه ممکن است بسیاری از افراد آن را نپذیرند ـ از مطرح کردن آن نهراسیده و با شجاعت و شهامت از نظریه خود دفاع کند. امام علی(ع) فرمود: «شجاعت زینت است و ترس عیب است».[[10]]

5.      امانت‌داری

امانت‌داری در پژوهش و تألیف، رکن مهمی از حیات علمی و تحقیقی یک جامعه است. هر پژوهشگری اخلاقاً موظف است منبع و مدرک هر مطلبی را که نقل کرده ذکر کند. همچنین امانت‌داری در تحقیق و پژوهش اقتضا می‌کند که در نقل‌‌قول‌ها و یا در استنادها به سخن دیگران از قطعه کردن مطالب ـ که مخل مراد کامل آن نقل است ـ پرهیز شود. امام صادق(ع) فرمود: «خداوند هیچ پیامبرى را مبعوث نکرد، مگر این که راست گویى و اداء امانت نسبت به نیکوکار و بدکار جزو تعلیمات او بود».[[11]] همچنین فرمود: «نگاه به رکوع و سجود طولانى افراد نکنید (و تنها آن را نشانه دیانت آنها ندانید) چرا که این چیزى است که ممکن است به آن، عادت کرده باشد، و هرگاه آن را ترک کند، نگران مى‏شود ولى نگاه به راست‌گویى و امانت‌داری آنها کنید».[[12]]

6.     روحیه حقیقت جویی

شایسته و بایسته است پژوهشگر در روند پژوهش، همواره روحیه حقیقت جویی و حقیقت‌طلبی داشته باشد و همه تلاش و زحمت خود را در کشف حقیقت صرف کند. زیرا حق و حقیقت است که ماندگار بوده و باقی خواهد ماند.

7.     پرهیز از کتمان حق

یکی از مهم‌ترین مسائل قابل توجه پژوهشگران این است که نباید حقایق و مسائل واقعی را که نیاز جامعه است کتمان کنند. پیامبر اسلام(ص) فرمود: «هر گاه از دانشمندى چیزى را که مى‏داند سؤال کنند و او کتمان نماید روز قیامت افسارى از آتش بر دهان او مى‏زنند».[[13]] در حدیث دیگرى از امیر مؤمنان على(ع) پرسیدند: «بدترین خلق خدا بعد از ابلیس و فرعون ... کیست؟ امام در پاسخ فرمود: دانشمندان فاسدند که باطل را اظهار و حق را کتمان مى‏کنند و همان‌ها هستند که خداوند بزرگ درباره آنها فرموده: لعن خدا و لعن همه لعنت‏کنندگان بر آنها خواهد بود».[[14]]

8.     پژوهش گروهی و استفاده از مشاوران

به صورت گروهی انجام دادن تحقیقات علمی تا جایی که امکان دارد از اخلاق پژوهش است. زیرا از هر جهت مفیدتر از کارهای فردی و شخصی است، به عبارت دیگر پژوهش‌های فردی هر چند در جای خود مفید و ارزنده است، اما اتقان پژوهش‌های گروهی قابل مقایسه با پژوهش‌های فردی نیست. اهمیت مشورت تا حدی است که رسول گرامی اسلام(ص) - که صاحب علم لدنی بود - با اصحاب خود مشورت می‌کرد. امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «بهترین آرا و اندیشه‌ها از آن کسی است که از مشورت با دیگران خود را بی‌نیاز نبیند».[[15]] امام حسن(ع) فرمود: «هیچ جمعیّتى در کار خود با یکدیگر مشورت نکردند مگر این که به خیر و صلاح خویش رهنمون شدند».[[16]] به قول مولانا: این خردها چون مصابیح انور است / بیست مصباح از یکی روشنتر است پرواضح است که کار و پژوهش گروهی از مصادیق مشورت و کمک گیری از یکدیگر است و همه فوائد مشورت کردن را به همراه خود دارد.



[1] - بر گرفته از مقاله‌ای تحت عنوان«آداب و اخلاق پژوهش در اسلام ؛ حجت‌الاسلام وحید واحدجوان.  

[2] - منصوریان، یزدان. «پایبندی به اخلاق علمی و پیشگیری از فریبکاری در سایه علم». پایگاه تحلیلی خبری لیزنا. سخن هفت، شماره 35. 20 تیر 1390.

[3]-  بحارالانوار ج 70 ص 186.

[4] -  مستدرک الوسائل ج 1 ص 90.

[5] -  نهج‌البلاغه / نامه 31.

[6] -  غررالحکم، حدیث 9028.

[7] -  همان، حدیث 8985.

[8] -  جامع الاخبار ص 39.

[9] -  غرر الحکم حدیث 10349.

[10] -  شرح غرر الحکم ج 7 ص 171.

[11] - کافی، ج 2 ص 104.

[12] - کافی، ج 2 ص 105.

[13] - بحارالانوار، ج 57 ص 301.

[14] - همان، ج 2 ص 88.

[15] - غرر الحکم و دررالکلم، ج1 حدیث 330.

[16] - تحف العقول ص 164.

[17] - مجموعه ورام ص 255.

[18] - غرر الحکم حدیث 9940.

[19] - غرر الحکم، حدیث 2198.

[20] - کنزل العمال ح 5719.

[21] - بحارالانوار ج 2 ص 62.

[22] - بحار الانوار ج 71 ص 282.